وارفته ی مطلقم. امروز مسئول سازمان اسناد می پرسید عجله که نداری؟ گفتم نه!!!!!! همه اش یه ماه وقت دارم، بلکم کمتر. کله ی سحر با پرینت فهرست مطالب سر انگشت اشاره امو بریدم و تا حالا تقریبا هر یه کاغذی که برداشتم یه بار زخمه باز شده. خوبم. مجبورم البته!
پ ن: عنوان اصلاح شد!